شاعر شکسته است دلش ، جان بیاورید
شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۶ ب.ظ
شاعر شکسته است دلش ، جان بیاورید
بر این کویر تف زده باران بیاورید
قد قامت ِ به عشق که صاحب عزا شده است
قد قامت " به آینه " ایمان بیاورید
زخمی ست در جهان که مداوا نمی شود
لطفن کمی امید به درمان بیاورید
درخاک و خون دمیدنمان اتفاق نیست !
ایمان به مکر و حیله ی شیطان بیاورید
سرخاب روی خیل شهیدان از این عقیق
انگشتری به دست سلیمان بیاورید
ادعونی استَجب به یقین است مشق ما
درحج برایمان تن ِ بی جان بیاورید
شمعیم شمع شعله کشان درهوای یار
آتشفشان به غربت ِ ایوان بیاورید
آل سعود آل سقوط است بی گمان
مرهم برای زخم زمستان بیاورید
سید مهدی نژادهاشمی
۹۴/۰۷/۱۱