شبیه ریل قطار و دو چوب کیم به هم
جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ
نقیضهای بر غزلی از فاضل نظری با مطلع:
چنان که از قفس هم دو یا کریم به هم
از آن دو پنجره ما خیره میشدیم به هم
::
شبیه ریل قطار و دو چوب کیم به هم
شبیه سیم دوشاخی که هر دو سیم به هم
«به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج»
من و تو پیش همیم و نمیرسیم به هم
من از زمان قدیم و تو از زمان جدید
«من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم»
نیاز نیست بگوییم حالمان را هی
به زور و با قر و اطوار و پانتومیم به هم
شبیه یکدگریم و چقدر مسخره نیست!
شبیه بودن گلهای یک گلیم به هم
بجای جسم، گره خورده روحمان از ته
از انتهای دل، از بیخ، از صمیم به هم!
جواب تست پزشکی، مشاوره حتّی
غلط نموده بگوید نمیخوریم به هم
من و توایم علاج و من و توایم مرض
من و تو را برساند مگر حکیم به هم...
رضا احسان پور
۹۳/۱۰/۱۹