هم‌قافیه با باران

شب شد خیال آمدنت را به من بده

جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۰۹ ب.ظ

شب شد خیال آمدنت را به من بده

حسِ عزیز در زدنت را به من بده


امشب شبیه عشق رها شو درون من

روحِ شگرفِ بی بدنت را به من بده


ای مثل صبح آمده از لمـسِ آفتاب

من سردم است پیرهنت را به من بده


اینجا میان موزه‌ی شب خاک می خورم

یک شب هوای پرزدنت را به من بده


من با تو گفتن از تو ، تو را دور می شوم

ای من ، منِ همیشه ،من ات را به من بده


حرفی نمانده است ، ولی محضِ یک حضور

فریادهای بی دهنت را به من بده


مردن مرا نشانه‌ی تلخی ست ، بعد از این

نامِ قشنگِ زیستن ات را به من بده


بهمن ساکی

۹۳/۱۲/۱۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران