شـدم مـانند رود از بـارشی جریـان کـه می گیرد
جمعه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۸ ب.ظ
شـدم مـانند رود از بـارشی جریـان کـه می گیرد
کــه من بـد جـور دلتنـگ تــوام باران که می گیرد
دلم تنگ است می دانی پناهم شانه های توست
کمی اشک است درمانش دل انسان که می گیرد
من آن احســاس دلتنـگی نـاگـاه پس از شـوقـم
شبیـــه حـس دیــدارم ولـی پـایـان کـه می گیرد
تــو را عشـق تــو را آســان گـرفت اول دلـم امـــا
چه مشکل می شود کار دلم آسان که می گیرد
سپــردم بـه فرامـوشـی بـه سختـی خاطراتت را
ولـی باران که می گیرد ...ولی باران که می گیرد
سید محمدجواد شرافت
۹۴/۰۵/۳۰