شرمنده اگر اشک شما بند نیامد
شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ
شرمنده اگر اشک شما بند نیامد
فالی که گرفتیم خوشایند نیامد
این شاعر معتاد خجالت زده زیرا
یک پنجره اش سوی دماوند نیامد
از چشم بدحادثه یا شور چه فرقی
تو کور شدی آخرو اسفند نیامد
تو نیمه غمگینی و اعجاز شدعاجز
من نیمه غمگین تر ولبخند نیامد
کار از تو که پنهان نشد ازکار گذشته
کان ساحر وطناز سمرقند نیامد
تا قصه تو خواند قناری ز خجالت
آبی دگر از چشمه هلمند نیامد
شرمنده ام آغوش مرا مرگ دگر برد
این نفس و نفس در هوست بند نیامد
حسین مرادی
فالی که گرفتیم خوشایند نیامد
این شاعر معتاد خجالت زده زیرا
یک پنجره اش سوی دماوند نیامد
از چشم بدحادثه یا شور چه فرقی
تو کور شدی آخرو اسفند نیامد
تو نیمه غمگینی و اعجاز شدعاجز
من نیمه غمگین تر ولبخند نیامد
کار از تو که پنهان نشد ازکار گذشته
کان ساحر وطناز سمرقند نیامد
تا قصه تو خواند قناری ز خجالت
آبی دگر از چشمه هلمند نیامد
شرمنده ام آغوش مرا مرگ دگر برد
این نفس و نفس در هوست بند نیامد
حسین مرادی
۹۴/۰۳/۳۰