شرمیست در نگاه من، اما هراس نه
سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ق.ظ
شرمیست در نگاه من، اما هراس نه
کم صحبتم میان شما، کم حواس نه
چیزی شنیدهام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی، التماس نه
از بیستارگیست دلم آسمانی است
من عابری فلک زدهام، آس و پاس نه
من میروم، تو باز میآیی، مسیر ما
با هم موازی است و لیکن مماس نه
پیچیده روزگار تو، از دور واضح است
از عشق خسته میشوی اما خلاص نه
کاظم بهمنی
۹۴/۰۲/۰۱
دوست من شعر مکمل شما رو نوشته و در وبلاگشون قرار داده اگه دوست داشتید می تونید به وبلاگ من هم سر بزنید