صحنه های عشق ما گشته عجیب اندر عجیب
شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ
صحنه های عشق ما گشته عجیب اندر عجیب
این پلنگ شعرها در دام آهوهای توست
در خیالاتی که شاید هم محالات است دل
حاکم و فرمانروای برج وباروهای توست
نازنین با تیغ ابرویت مکن تهدید مرگ
جان عاشق در هوای زخم چاقوهای توست
رقص مستانه میان کوچه وبازار عشق
در سماع ساز وغوغای النگوهای توست
کام تلخ ازروزگارم را بخند وشهد کن
خنده های چون عسل محصول کندوهای توست
بین چشم و دستهاجنگ جهانی رخ دهد
صلح و تقسیم غنایم برسر موهای توست
روبه موتم گرچه جانبخشی ولی دیراست دیر
مرگ شاعر در میان نوش داروهای توست
حسین مرادی
۹۴/۰۳/۳۰