طالع اگر مدد دهد دامنش اورم به کف
جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۱ ق.ظ
طالع اگر مدد دهد دامنش اورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من
گرچه سخن همی برد قصه من به هر طرف
از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
وه که در ین خیال کج عمر عزیز شد تلف
ابروی دوست کی شود دستکش خیال من
کس نزدست ازین کمان تیرمرادبر هدف
چند به نازپرورم مهر بتان سنگدل
یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف
من به خیال زاهدی کوشه نشین وطرفه انک
مغبچه ای ز هر طرف میزندم بچنگ ودف
بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل
مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد
پاردمش درازباد ان حیوان خوش علف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان بصدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
حافظ
۹۵/۰۷/۱۶