طبیب نسخه ی درد مرا چنین پیچید
سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۴۰ ب.ظ
طبیب نسخه ی درد مرا چنین پیچید:
دو وعده خوردن چایی به وقت چاییدن
معاونی که مشاور شده است می داند
چقدر شغل شریفی است کشک ساییدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت: ژاژ خاییدن
حکیم کاردرستی به همسرش فرمود:
شنیده ایم که درد آور است زاییدن ...
بد است زاغ کسی را همیشه چوب زدن
جماعت شعرا را مدام پاییدن
خوش است یومیه اظهار فضل فرمودن
زبان گشودن و دُر ریختن ... "مشاییدن"
صبا به حضرت اشرف ز قول بنده بگو:
که آزموده خطا بود آزماییدن
تمام قافیه ها ته کشید غیر یکی
خوش است خوردن چایی به وقت چاییدن!
سعید بیابانکی
۹۳/۱۰/۲۳