هم‌قافیه با باران

عاشقی بر من پریشانت کنم نیکو شنو

دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۵۷ ب.ظ

عاشقی بر من پریشانت کنم نیکو شنو
کم عمارت کن که ویرانت کنم نیکو شنو

گر دو صد خانه کنی زنبوروار و موروار
بی‌کس و بی‌خان و بی‌مانت کنم نیکو شنو

تو بر آنک خلق مست تو شوند از مرد و زن
من بر آنک مست و حیرانت کنم نیکو شنو

چون خلیلی هیچ از آتش مترس ایمن برو
من ز آتش صد گلستانت کنم نیکو شنو

گر که قافی تو را چون آسیای تیزگرد
آورم در چرخ و گردانت کنم نیکو شنو

ور تو افلاطون و لقمانی به علم و کر و فر
من به یک دیدار نادانت کنم نیکو شنو

ای صدف چون آمدی در بحر ما غمگین مباش
چون صدف‌ها گوهرافشانت کنم نیکو شنو

بر گلویت تیغ‌ها را دست نی و زخم نی
گر چو اسماعیل قربانت کنم نیکو شنو

دامن ما گیر اگر تردامنی تردامنی
تا چو مه از نور دامانت کنم نیکو شنو

من همایم سایه کردم بر سرت از فضل خود
تا که افریدون و سلطانت کنم نیکو شنو

هین قرائت کم کن و خاموش باش و صبر کن
تا بخوانم عین قرآنت کنم نیکو شنو

مولانا

۹۵/۰۶/۲۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران