عاشق شد و برای خودش یک کفن سرود
دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ب.ظ
عاشق شد و برای خودش یک کفن سرود
شاعر که تا سه ثانیه پیش زنده بود!
شاعر ، که تا سه ثانیه قبل مثل ما ...
شاعر ، که تا سه ثانیه بعد مثل رود...
چشمان او سفید شد و جاده ها سفید
دستان او کبود شد و آسمان کبود
رختی نداشت تا که ببندد از این جهان!
کفشی نداشت بگذرد از عالم وجود!
چیزی نداشت ، جز چمدانی پر از کلید
با عشق ، قفل هر چه در بسته را گشود
کوچید در سپیده دم آخرین سفر
با آخرین قطار ، بدون صدا و دود!
شاعر شبیه شعر خودش شد ، ولی چه دیر!
جان داد پای این غزل خود ولی ، چه زود!
این شعر را که میشنوید او سروده است
شاعر ، که تا سه ثانیه پیش زنده بود!
عباس احمدی
کانال ما در تلگرام hamghafiebabaran@
۹۴/۱۰/۰۷