عشق و درویشی و تنهایی و درد
پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵ ب.ظ
عشق و درویشی و تنهایی و درد
با دل مجروح من کرد آنچه کرد
آه من شد سرد و دل گرم از فراق
بر سر کس کی گذشت این گرم و سرد؟
مونسم مهرست و صحبت اشک سرخ
علتم عشقست و برهان روی زرد
نازنینا، در فراق روی تو
چند باید بودنم با سوز و درد؟
گفته بودی: غم خورم کار ترا
غم نخوردی تا غمت خونم نخورد
ای که بستی دستهٔگل از رخش
من به بویی قانعم زان روی ورد
اوحدی مراغه ای
۹۵/۰۲/۳۰