هم‌قافیه با باران

عیب از ما است، اگر دوست ز ما مستور است

پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۱۳ ب.ظ
عیب از ما است، اگر دوست ز ما مستور است
دیده بگشای که بینی همه عالم طور است

لاف کم زن که نبیند رخ خورشید جهان
چشم خفاش که از دیدن نوری کور است

یا رب، این پرده پندار که در دیده ماست
باز کن تا که ببینم همه عالم نور است

کاش در حلقه رندان خبری بود ز دوست
سخن آنجا نه ز ناصر بود از منصور است

وای اگر پرده ز اسرار بیفتد روزی
فاش گردد که چه در خرقه این مهجور است

چه کنم تا به سر کوی توام راه دهند؟
کاین سفر توشه همی‏خواهد و این ره دور است

وادی عشق که بی هوشی و سرگردانی است
مدعی در طلبش بوالهوس و مغرور است

لب فرو بست هر آن کس رخ چون ماهش دید
آنکه مدحت کند از گفته خود مسرور است

وقت آن است که بنشینم و دم در نزنم
به همه کون و مکان مدحت او مسطور است

امام خمینی (ره)
۹۴/۱۱/۰۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران