هم‌قافیه با باران

عید است غبار سر راه تو توان شد

پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۲ ب.ظ

عید است غبار سر راه تو توان شد
قربانی قربان نگاه تو توان شد
امید شهید دم شمشیر غروری‌ست
بسمل ز خم طرف ‌کلاه تو توان شد
باید همه تن دل شد و آشفت و جنون‌ کرد
تا محرم‌ گیسوی سیاه تو توان شد
تسلیم ز آفات جهان باک ندارد
در جیب خودم محو پناه تو توان شد
ای خاک خرامت گل فردوس‌ به دامن
کو بخت ‌که پامال گیاه تو توان شد؟
سهل است شفاعتگری جرم دو عالم
گر قابل یک ذره ‌گناه تو توان شد
بیدل دل ما طاقت آیات ندارد
تا کی هدف ناوک آه تو توان شد


بیدل دهلوی

۹۴/۰۷/۰۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران