غریبه! بگو آدمی یا پَری؟
پنجشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۱۰ ق.ظ
غریبه! بگو آدمی یا پَری؟
کدومی که این جوری دل میبَری؟
.
کدوم آفتاب از کدوم آسمون
توو چشمِ تو پاشیده جادوگری؟
.
که تونستی دستاتُ قایق کُنی،
از آبایِ تو قصّهها بگذری،
.
بیای شهرِ ما رُ بریزی به هم
بگی از منم حتّا عاشقتری
.
ندونی دوا درمونِ روزامه
شبی که قایم کردی تو روسری
.
صدات و نیگات، آتیشَم میزنن
دوتاشون و مخصوصَن این آخری؛
.
دوتا حبّه زیتونِ فلفل زَدَهن
دوتا سبزِ مایل به خاکستری
.
که تا قاف رؤیا تو رو میبرن
می مونی باهاشون بری یا نَری
.
چی میخوای بگی که نمیگی؟ بگو!
با این سَر تکون دادنِ سَرسَری
.
سلامِت قرارِ خداحافظه
خداحافظیت آخرِ دلبری
.
میدونم نمیخوای دلم بشکنه
نگو که نمیخوای بذاری بری!!
.
میتونی بری... اما تنها برو
دل عاشقاتُ کجا میبَری
۹۴/۰۱/۱۳