غم دل با که بگویم که مرا همدل نیست
چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۴ ب.ظ
غم دل با که بگویم که مرا همدل نیست
جز غم یار مرا درد دگر در دل نیست
از شب هجر تو یارا دل عشاقت را
جز سر کوی تو در جای دگر منزل نیست
گرچه هر شمع برافروخت در این محفل لیک
همچو شمع رخ تو شمع در این محفل نیست
شوری افکند تجلی رخت در سرها
ای خوش آن کس که در این شور و طرب عاقل نیست
به هواداری عشقش ز دل و جان برخیز
ورنه بر بلبل مست آه و فغان مشکل نیست
گرچه گفتم کمی از وصف تو اما آن را
همچو دریای وجودت ابدا ساحل نیست
خوش بگو بلبل سرگشته غم دل با گل
چون که گل از دل مرغان چمن غافل نیست
محمد شیخ پور
۹۴/۱۰/۳۰