هم‌قافیه با باران

فراموشی ات باعث مرگ من ، به یادت که باشم پر از قدرتم
بدون تو از جنس بیهودگی شبیه مقامات بی دولتم

قطارم که گاهی پر از مردمم پر از مقصدم در خیال همه
اسیر دوتا ریل و بی اختیار همیشه رسیدن شده عادتم

به جنگل رسیدم به دریا و دشت ولی رد شدم از کنار همه
حضورم صدا دارد اما خودم صبورم غریبانه کم صحبتم

دل شیشه هایم ترک می خورد ، همه سنگ غفلت به سمتم زدند
گذشتم من از بچه گی هایشان نه در بی خیالی نه در نفرتم

پر از شوق دیدار قبل از سفر ، کنار تو اما پر از دلهره
مبادا بگویی بمان ، می روم ، مبادا بگویی که بی طاقتم

برای نگاهت پر از حسرتم ، کجای جهانی؟ گمت کرده ام
اگر آهنی هستم و خسته ام ، به یادت که باشم پر از قدرتم

حسین آهنی‬

۹۵/۰۳/۲۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران