هم‌قافیه با باران

فردا برای آمدن دیر است، تا زنده‌ام فکری به حالم کن
امروز و فردا رفتنی هستم، از مرگ حتمی پیش‌گیری کن

این خانه تاریک است... زندان است، آزاد کن، آزادیم با تو
من بی‌صداتر از سکوتم، آه... فکری به حال این اسیری کن

تو قهرمان قصه‌هایم باش، از جنس مردان اساطیری
یک کاوهٔ آهنگر دیگر... ای رستم دستان، دلیری کن

من سرزمینم رو به نابودی ست، من حال‌ و روزم فقر و تردید است
تنها مرا نگذار، پیشم باش، از بینوایان دستگیری کن

تا کودکی‌هایم نخشکیده، هم بازیم کن باز با باران...
فکری به حال هرزگی‌های، این خار و خس‌های کویری کن

محسن مهرپرور
۹۴/۰۳/۲۹
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران