فقیری که انگشتر از او گرفت
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ
فقیری که انگشتر از او گرفت
سلیمان شد و ذکر یاهو گرفت
زمین تخت او آسمان تاج او
به دوش نبی بود معراج او
اگر مدح او بر لبم جا گرفت
یدالله دستان من را گرفت
به من گفت از مرد خندق بگو
بیا از علیٌ مع الحق بگو
سه بار از نبی اذن میدان گرفت
علی هست پس مصطفی جان گرفت
نبی گفت جانم به قربان او
علی جان من هست و من جان او
علی با خدا و خدا با علی
علی یا خدا گفت، حق یاعلی
امیری نداریم الّا علی
اگر ناتوانی بگو یا علی
مجید تال
۹۴/۰۴/۱۵