قرار بود همین شب قرارمان باشد
جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ
قرار بود همین شب قرارمان باشد
که روز خوب تو در انتظارمان باشد
قرار شد که از این مستطیل در بروی
قرار شد به سفرهای دورتر بروی
قرار شد دل من، مُهر ِ روی نامه شود
که در توهّم این دودها ادامه شود
که نیست باشم و از آرزوت هست شوم
عرق بریزم و از تو نخورده مست شوم
که به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ
که به سلامتی گوسفند قبل از مرگ
که به سلامتی جام بعدی و گیجی
که به سلامتی مرگ های تدریجی
که به سلامتی خواب های نیمه تمام
که بـه سلامتی من... که واقعا تنهام!
که به سلامتی سال های دربدری
که به سلامتی تو که راهی ِ سفری...
صدای گریه ی من پشت سال ها غم بود
صدای مته می آمد که تـوی مغزم بود
صدای عطر تو که توی خانه ات هستی
صدای گریه ی من در میان بدمستی
صدای گریه ی من توی خنده ی سلاخ!
صدای پرت شدن از سه شنبه ی سوراخ...
سید مهدی موسوی
۹۵/۰۲/۰۳