هم‌قافیه با باران

قلب
مثل اعضای دیگر بدن
پیر نمی‌شود
یکدفعه از کار می‌افتد
رودخانه‌ای بودم
راه خودم را می‌رفتم
که پرنده کوچکی صدایم زد
نه سنگ بودم
نه درخت
رودخانه‌ای بودم پر از ماهی قرمز
که قرار بود دریایی را تسکین ببخشد
ایستادم به تماشای پرنده کوچکی
و کارگران سدسازی راهم را بستند
چه پرنده کوچک زیبایی بود
قلبم ایستاد!

سیدرسول پیره

۹۵/۱۲/۲۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران