هم‌قافیه با باران

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۰۶ ق.ظ

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم
کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم

بر ما نظری کن که در این شهر غریبیم
بر ما کرمی کن که در این شهر گداییم

زهدی نه که در کنج مناجات نشینیم
وجدی نه که در گرد خرابات برآییم

نه اهل صلاحیم و نه مستان خرابیم
اینجا نه و آنجا نه که گوییم کجاییم

حلاج وشانیم که از دار نترسیم
مجنون صفتانیم که در عشق خداییم

ترسیدن ما هم چو از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم

ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم

ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم

دریاب دل شمس خدا مفتخر تبریز

رحم آر که ما سوخته‌ی داغ خداییم


مولوی

۹۴/۰۶/۰۹
هم قافیه با باران

نظرات  (۲)

۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۲ أَنَا یَمَانِیٌّ
ما را همین بس که:
ترسیدن ما هم چو از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم


۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۹ جنجال پیکس جنجالی
زیبا بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران