ما وارث آزادگی کرببلاییم
ما وارث آزادگی کرببلاییم
بیگانه ی هرذلت وتسلیم وجفاییم
بر آتش افروخته ی کینه خلیلیم
هرگمشده ای را به ره راست دلیلیم
در هر نفسی زائر سجاده ی طوریم
از نیل پُراز حیله همه مست عبوریم
گر بیم هلاک است به دریا همه نوحیم
در عشق و صلابت به سرافرازی کوهیم
سرزنده و عیسی نفس و رستم دستان
درهول و هراسند زما مرده پرستان
ما مَرد وفاداری و عشقیم نه تزویر
شیریم و نیفتیم به دام غُل و زنجیر
ثابت شده پیمان شما کذب و زبون است
چنگال شما در هوس باده ی خون است
یک روز به آرامش و صلحید ودگر روز
لب تشنه ی جنگید وپُرازکینه ی جانسوز
تهدید شما حربه ی از کار فتاده ست
ایران پَر کاهی به شما باج نداده ست
بر خاک وطن گر زطمع چشم بدوزید
با وسوسه ی متحدان جنگ فروزید
گرپای از این کهنه گلیمت به در آید
با رمی دلیرانه شکوهت به سر آید
با مُشت گره کرده ی ما حرف نگفته ست
در خاک وطن فوج ابابیل نهفته ست
گستاخی یتان صبر و تحمل برباید
شیران وطن را به تل آویب رساند
اول،گذر از پیکر صهیون پلید است
دوم قدم لشکر ما کاخ سفید است
آنان که زره با سر انگشت ببافند
با سنگ وطن سینه ی جالوت شکافند
وقت است که ظلمت کده را نور بگیرد
شیطان جهان خواره ره گُور بگیرد
مرتضی برخورداری