هم‌قافیه با باران

ما چون گدا به درگهِ دنیا نشسته‌ایم

چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ب.ظ
 ما چون گدا به درگهِ دنیا نشسته‌ایم
باید به پای خاست که بی‌جا نشسته‌ایم

در تندبادِ جهل و ریا و فریب و زور
آسوده خویش را به تماشا نشسته‌ایم

با اینکه نقدِحال کنون در دو دست ماست
در آرزوی نسیه فردا نشسته‌ایم

دارو به دستِ ماست ولی ما ز بیمِ مرگ
در حسرتِ طبیب و مداوا نشسته‌ایم

دیوی پلید از دلِ ما بانگ می زند
ما با خیالِ خام به حاشا نشسته‌ایم

ما صاحب اختیارِ جهانیم و باز هم
چشم‌انتظارِ دیدنِ رؤیا نشسته‌ایم

ساقی و جام و باده و خمخانه‌مان یکی است
پس ما چرا چنین تک و تنها نشسته‌ایم؟

حامد شیخ پور
۹۴/۱۰/۳۰
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران