مباد شور و شری دیگر دوباره راه بیندازی
شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ب.ظ
مباد شور و شری دیگر دوباره راه بیندازی
مرا دوباره بپیچانی به اشتباه بیندازی
مباد شایبه ای موهوم تورا به وسوسه وادارد
که بر همیشه ی پرهیزم خش گناه بیندازی
تو از قبیله ی قاجاری به چشمهای تو مشکوکم
رسیده ای که امیری را ز چشم شاه بیندازی
نشانه های خیانت را شناسنامه چه میداند؟
برادرم شده ای شاید مرا به چاه بیندازی
پلنگ زخمی مغرورم! گُدار دره سزایت بود؟
که گفته پنجه خون آلود به سمت ماه بیندازی؟
هنوز در شب این صحراستارگان شگفتی هست
که از شکوه بلنداشان سر از کلاه بیندازی!
محمد سلمانی
۹۵/۰۳/۱۵