مدتی بود لبم ، روزه ی لب های تو داشت
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۳ ب.ظ
مدتی بود لبم ، روزه ی لب های تو داشت
روزه ی شهدِ لب ِ لعلِ مربای تو داشت
چشم من ، تشنه ی آن چشمه ی نوشین تو بود
دل نگو ، ذکرِ لبش ، نام مقفّای تو داشت
قد تو سرو سِهی ، قامت تو قدّ قیام
چه کسی ، قامت و روی و قد و بالای تو داشت
عشق ، تعبیرِ قشنگی است برایم از تو
ورنه ، کمتر سخنی بود که معنای تو داشت
شهدِ شیرینِ لبت ، نوبه ی افطارم بود
شبنم روی گلت ، عطر و مسمّای تو داشت
جان گرفتم به نگاه تو و کردم افطار
روزه ی عشقِ دلی را که تمنّای تو داشت
افشین یدالهی
روزه ی شهدِ لب ِ لعلِ مربای تو داشت
چشم من ، تشنه ی آن چشمه ی نوشین تو بود
دل نگو ، ذکرِ لبش ، نام مقفّای تو داشت
قد تو سرو سِهی ، قامت تو قدّ قیام
چه کسی ، قامت و روی و قد و بالای تو داشت
عشق ، تعبیرِ قشنگی است برایم از تو
ورنه ، کمتر سخنی بود که معنای تو داشت
شهدِ شیرینِ لبت ، نوبه ی افطارم بود
شبنم روی گلت ، عطر و مسمّای تو داشت
جان گرفتم به نگاه تو و کردم افطار
روزه ی عشقِ دلی را که تمنّای تو داشت
افشین یدالهی
۹۵/۰۳/۲۹