هم‌قافیه با باران

مرا به باغ و بهاران چه کار، دور از تو ؟

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

مرا به باغ و بهاران چه کار، دور از تو ؟
مرا چه کار به باغ و بهار، دور از تو ؟

بهار آمده اما نه سوی من که نسیم
زند به خرمن عمرم شرار، دور از تو

به سرو و گل نگراید دل شکسته‌ی من
که سر به سینه زند سوگوار، دور از تو

هم از بهار مگر عشق، عذر من خواهد
اگر ز گل شده‌ام شرمسار، دور از تو

به غنچه ماند و لاله، بهار خاطر من
شکفته تنگ‌دل و داغدار، دور از تو

نسیمی از نفست سوی من فرست که باز
گرفته آینه‌ام را غبار، دور از تو

گلم خزان‌زده آید به دیدگان که بهار
خزانی آمده در این دیار، دور از تو

دلم گرفت، اگر نیستی برم باری
کجاست جام می خوش‌گوار، دور از تو؟

چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان؟
که دل گرفته‌ام از روزگار، دور از تو
 

حسین منزوی  

۹۴/۰۴/۰۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران