مرا به شور رساندی، مرا تکان دادی
شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۲۶ ب.ظ
مرا به شور رساندی، مرا تکان دادی
مسیح من! که به این روح مرده جان دادی
نه لقمه ی ملکوت و نه جرعه ی لاهوت
گرسنه بودم و تشنه، شراب و نان دادی
ثقیل بود امانت به شانه های زمین
ستون خیمه شدی، خاک را توان دادی
فرازهای فروزان به خاک بخشیدی
اشاره های درخشان به آسمان دادی
به موجِ خون تو وا شد دریچه های شهود
که اذن اوج گرفتن به هر اذان دادی
بهشت، بی تپش، آرام و رام می پژمرد
به خون تازه و روشن به او روان دادی
سفر، شریعۀ خونینِ رفتن و رفتن
به این طریقه به من راه را نشان دادی
قربان ولیئی
۹۵/۱۲/۲۸