هم‌قافیه با باران

مردی که چون جان دوست می دارم مرامش را

چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۰۵ ب.ظ

مردی که چون جان دوست می دارم مرامش را

سرشار عطری ناب می یابم سلامش را


مردی که هرگز شرمگین لهجه ی خود نیست

مردی که هرگز خط نزد پسوند نامش را


بوی شگفت خاک باران خورده می پیچد

وقتی ببخشد بوسه های احترامش را


می پرسم و می گوید او ناگاه می یابم

آکنده از اشراق و حکمت هر کلامش را


از آن شیار ژرف پیشانی چه می خوانی؟

دنیا به نامردی گرفته انتقامش را


گرچه مذاقش مثل شرح حال ما تلخ است

ذکری ز مولایم علی شهد است کامش را


آن چهره ی خورشید خورده مثل گل خندید

وقتی شنید از شعر من نام امامش را


آرش شفاعی

۹۳/۱۱/۱۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

سلام
زیبابود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران