هم‌قافیه با باران

مرز زیبایی اگر آن سوی دنیا برود

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ب.ظ

مرز زیبایی اگر آن سوی دنیا برود
چشم باید به همان سو به تماشا برود

دیده از دور دو دریای مجاور با هم
چشم من می شکند پنجره را تا برود

بارها سنگ به پیشانی شوقش خورده
رود اگر خواسته از درّه به دریا برود

سرنگون گشتن فوّاره به ما ثابت کرد
آب می خواسته با واسطه بالا برود

آی مردم...به خدا آب زلال است زلال...
بگذارید  خودش  راهِ  خودش  را  برود

کدخدا گفته که تا کار به دعوا نکشد
یکی از این دو نفر باید از اینجا برود

یا که یوسف به دیار پدری برگردد
یا که با پیرهن ِ پاره زلیخا برود

کدخدا گفته که این دهکده، عاشقکده نیست
هرکه عاشق شده  از دهکده ی ما برود

کوزه بر دوش سرِچشمه نیا...با این حرف
باید  از  دهکده  یک  دهکده  رسوا برود

باز پیراهن ِ گلدار به تن خواهی کرد
صبر کن از سرِ این گردنه سرما برود...!

محمد سلمانی

۹۵/۰۳/۱۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران