هم‌قافیه با باران

من با توأم ولی تو حواست به دیگری است

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ

من با توأم ولی تو حواست به دیگری ست 

نفرین به رسم تو اگر این شیوه دلبری ست

"قربان آنکسی که زبان و دلش یکی ست "

آیینه بودن است که رسم ِپیمبری ست 

چشم و چراغ ِ روشن این دوره گرد را 

خاموش کردنش به نگاهی ، ستمگری ست 

لشکر نکش به سینه ی تنگ غریبه ها 

این شهر در محاصره ی ساده باوری ست 

نفرین به جنگهای صلیبی که همچنان 

مثل ِجنون عشق من و تو سراسری ست 

.

با من غریبگی نکن ای ماهتاب من 

معجون چشم های تو افیون ِ کافری ست 

"تا خاک را به یک نظرت کیمیا کند "

چشم تری که در صدد دادگستری ست

.

چون قهوه های ترک قجر بغض می کنی 

گرچه زبان مادری ِ هردومان ، دری ست 


سید مهدی نژادهاشمی

۹۳/۱۰/۱۹
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران