من بهمن ام همواره از کوهی سرازیر
چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ
من بهمن ام همواره از کوهی سرازیر
تو جاده ای با پیچ و خم های نفس گیر
می غلطم و می لغزم و می ریزم از کوه
با سنگها و صخره های راه درگیر
فکر رسیدن می کنم هر روز و هر شب
با پا و با سر می دوم بیهیچ تاخیر
اما در آن پایین به پای کوه سنگی
تو داده ای دست خودت را دست تقدیر
قسمت نبوده، نیست، اما، احتمالا
مغز تو را این حرفها کردند تسخیر
بیهوده می کوشم برای با تو بودن
وقتی که می جنگی تو با هر گونه تغییر
این برف سنگین آب خواهد شد سرانجام
بر جای خود باقی است اما جاده پیر!
آرزو نوری
۹۶/۰۴/۲۱