هم‌قافیه با باران

من زنده بودم اما انگار مرده بودم

يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۹ ب.ظ

من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم

ده سال دور و تنها تنها به جرم این که:
او سرسپرده می خواست من دل سپرده بودم

ده سال می شد آری در ذره ای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد
گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم

وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد:
کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم


محمدعلی بهمنی

۹۴/۰۴/۲۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران