من مرثیه ام، شور به پا کن، غزلم کن
چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ق.ظ
من مرثیه ام، شور به پا کن، غزلم کن
با تلخ ترین بوسه ی دنیا عسلم کن
دیوانه چو من ، عاشق روی تو ، زیاد است
یک بوسه بده مثل لبت بی بدلم کن
آشفته ترین رودم و از خویش گریزان
آواره ی آغوشِ تو دریا !... بغلم کن !
غم جان قلم را به لب آورد و غزل شد
لبخند بزن ، وای به حال غزلم کن
محمدرضا طاهری
۹۴/۰۱/۰۵
وبلاگ قشنگی دارید، لینکتون رو توی وبلاگم قرار میدم، شاید واسطه ای باشم برای ارتباط اشخاصی که مثه خودم عاشق شعر و ادبیاتند. موفق باشید