من می روم ز کوی تو و دل نمی رود
يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ب.ظ
من می روم ز کوی تو و دل نمی رود
این زورق شکسته ز ساحل نمی رود
گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ
کاری که خود ز دست من و دل نمی رود
گر بی تو سوی کعبه رود کاروان ما
پیداست آنکه جز ره باطل نمی رود
در جست و جوی روی تو هرگز نگاه من
بی کاروان اشک ز منزل نمی رود
خاموش نیستم که چو طوطی و آینه
آن روی روشنم ز مقابل نمی رود
محمدرضا شفیعی کدکنی
۹۴/۰۹/۲۹