هم‌قافیه با باران

مگو بدن ، ز تن جبهه جان در آوردند
به جای اشک ، جگر از نهان در آوردند
وطن پر از گل پرپر شده است و عطرآگین
ز دشت لاله ز بس ارغوان در آوردند
شما گروه تفحص به خاک بنویسید
دُر از خزانه ی این خاکدان در آوردند
زمین زِ مین پر و اینان ز من سفر کردند
ز آسمان سر از این آستان در آوردند
همین تبار تَبَرّی تبر به دوش شدند
دمار از بت و از بت گران در آوردند
حرامشان که شکم‌ پارگان فرصت جوی
تنور گرم شما بود و نان در آوردند
و من به جَیب سر و سر به زیر کاین مردان
چه سرفراز سر از امتحان در آوردند

علی انسانی

۹۴/۰۳/۲۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران