میایستم پای تو با جان و تنم من
چهارشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۲۰ ب.ظ
میایستم پای تو با جان و تنم من
پا میگذارم روی قلب آهنم من
یک عمر، تنگاتنگ، بوی بودنت را
حس کردهام بین تن و پیراهنم من
از کودکی با خویش گفتم عاشقی کن!
خواندم الفبای تو را در دامنم من
ای شمع میخواهم که رازی را بگویم؛
از بوسهی دیشب به این سو... روشنم من!
دریا تویی ـ صحرا تویی ـ جنگل تویی تو
ماهی منم ـ آهو منم ـ تیهو منم من
در باز بود و آسمان پروانه بازار
امّا مگر از این قفس دل میکنم من؟
مهدی فرجی
۹۷/۰۱/۰۱