هم‌قافیه با باران

می بینمت، بیش از همیشه بیقرارم

جمعه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۲ ب.ظ

می بینمت، بیش از همیشه بیقرارم
می بیندت ،می بینی اش ، من بغض دارم

می بوسمت، مثل سرابی می گریزی
می بوسدت ، کم مانده یک دریا ببارم

موهای کوتاهم مرا از چشمت انداخت
موی بلندش می شود آویز دارم

من چای میریزم برایت ، نیستی ، حیف
او چای می ریزد برایت ، من خمارم!

زانوی تنهایی بغل میگیرم اینجا
او را نوازش می کنی ، جان می سپارم

عکسم به فریاد آمده:خالیست جایت
عکسش در آورده دمار از روزگارم

می خندم و مهمان اخمم می کنی باز
می خندد و من بوسه ها را میشمارم

می خواهمت، می خواهدت، لعنت به تقدیر!
تو حق او هستی و من حقی ندارم ...

نفیسه سادات موسوی

۹۴/۰۵/۳۰
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران