می خندی و لباس شب از شهر می دری
چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۴۷ ق.ظ
می خندی و لباس شب از شهر می دری
اینــگونه در نظام جهـــان دست می بری!
دامن خلیج، چهره خزر، مو هزار چم
در یک نگاه پنجره ای رو به کشوری
خواهان "پهلوی" شده این شهر، بلکه تو
برداری از هراس "رضـــا شاه " روسری
باور نکردنی است پس از قرنها هنـــوز
چون دلبران دوره ی سعدی ستمگری
مویت سپاه موج و دلم قلعه ای شنی است
جنگی نبـــوده است بـه ایـــن نابرابری!
زیبــــــاترین لبــاس جهان است بر تنت
از تن اگــــر هر آنچه که داری ، درآوری
"از هر چه بگذرم سخن دوست خوش تراست"
از دوست بگذرم ...کـه تـو از دوست بهتری!
عبدالمهدی نوری
۹۵/۰۸/۱۹