می خواستم چشم های تو را ببوسم
يكشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ق.ظ
می خواستم چشم های تو را ببوسم
تو نبودی، باران بود
رو به آسمان بلند پر گفت و گو گفتم:
تو ندیدیش؟!
و چیزی، صدایی
صدایی شبیه صدای آدمی آمد
گفت: نامش را بگو تا جست و جو کنیم
نفهمیدم چه شد که باز
یک هو و بی هوا، هوای تو کردم
دیدم دارد ترانه ای به یادم می آید
گفتم: شوخی کردم به خدا
می خواستم صورتم از لمس لذیذ باران
فقط خیس گریه شود
ورنه کدام چشم
کدام بوسه
کدام گفت و گو؟!
من هرگز هیچ میلی
به پنهان کردن کلمات بی رویا نداشته ام !
سید علی صالحی
۹۳/۱۰/۲۱