می روم نزدیک و حال خویش میگویم به او
پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۰ ب.ظ
می روم نزدیک و حال خویش میگویم به او
آنچه پنهان داشتم زین پیش، میگویم به او
گشته ام خاموش و پندارد که دارم راحتی
چند حرفی از درون ریش میگویم به او
غافل است او از من و دردم شود هر روز بیش
اندکی زین درد بیش از پیش میگویم به او
غمزه ات خونریز و دل در بند لعل نوشخند
دل نمیداند جفای خویش، میگویم به او
گرچه وحشی دل از او برکند، می رنجد به جان
گر بد آن دلبر بد کیش میگویم به او
وحشی بافقی
۹۶/۰۹/۳۰