هم‌قافیه با باران

نشسته ای و نگاه تو خیره بر ماه است

پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۱۱ ب.ظ

نشسته ای و نگاه تو خیره بر ماه است

همیشه دلخوری ات با سکوت همراه است

...

خدا کند که نبینم هوای تو ابریست

ببخش! طاقت این دل عجیب کوتاه است


همیشه دل نگران تو بوده ام، کم نیست

همیشه دل نگران ِ کسی که در راه است...


بتاز اسب خودت را ولی مراقب باش

که شرط ِ بردن بازی سلامت شاه است


نمی رسد کسی اصلا به قله ی عشقت

گناه پای دلم نیست! راه، بیراه است


به کوه ِ رفته به بادم ، نسیم تو فهماند،

که کاه هرچه که باشد همیشه یک کاه است


ببند پای دلم را به عشق خود ، این دل

شبیه حضرت چشم تو نیست!گمراه است


به بغض چشم تو این شعر ، اقتدا کرده ست

که طاعت شب و روزش اقامه ی آه است


قصیده هرچه کند عشق را نمی فهمد

عجیب نیست که چشمان تو غزلخواه است

...

تو هستی و همه ی درد شعر من این جاست؛

که با وجود تو بغضم شکسته ی چاه است


رویا باقری

۹۳/۱۲/۰۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران