هم‌قافیه با باران

نمی ارزید نمی ارزد به آنهمه جان کندن

يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۹ ب.ظ
نمی ارزید
نمی ارزد
به آنهمه جان کندن
 کندن جانمان از دیواره های پیله.
ما
پروانه بیرون نیامدیم عزیزم
جوجه تیغی های دیوانه ای بیرون آمدیم
که هر غروب
پوستمان را می کنیم و
وارونه می پوشیم .
تیغ هایمان توی تنمان فرو می روند
راه می افتند توی رگهایمان

به قلبمان می رسند
تمام روز را
با تیغهایی توی دهلیز راست
تیغهایی توی بطن چپ
تیغ هایی توی جای خالی آنها که رفته اند
سر می کنیم .

تونلی بزن از همین اتاق
 فرای ام بده
از عصرهای گل آلود و منقبض پاییز
زمستان.
سرما
تنهایی مرا هزار برابر می کند عزیزم
هزار برابر
و خونی که از جای تیغهای خودم می چکد
قندیل می بندد و از نو
توی تنم فرو می رود .

رویا شاه حسین زاده
۹۵/۰۷/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران