هم‌قافیه با باران

نــم باران نشسته روی شعـــرم ، دفترم یعنی

شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۴۸ ب.ظ

نــم باران نشسته روی شعـــرم ، دفترم یعنی

نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی


سرم داغ است ، یک کوره تب ام ، انگار خورشیدم

فقط یک ریــز می گـــــردد جهــــان دور سرم یعنـــی


تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم

تمام هستیم نابـــود شد ، بال و پــــرم یعنی


نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم

اذان گفتند و من کاری نکردم ، کافرم یعنی؟؟؟


تن تـــو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن

پس از من آنچه می ماند بجا ، خاکسترم یعنی


نشستم چای خوردم ، شعر گفتم ، شاملو خواندم

اگـــر منظورت اینها بود ... خوبـــم ... بهتـــرم یعنی...


مهدی فرجی

۹۳/۰۶/۲۹
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران