نه شگفت اگر بگویی که مرا نمی شناسی
دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۵۶ ب.ظ
نه شگفت اگر بگویی که مرا نمی شناسی
بلی ای بلا تو شاهی و گدا نمی شناسی
نه همین وفای ما را، که محبت و وفا را
به خدا نمی شناسی ، به خدا نمی شناسی
دل من شکستی آخر به نگاه خشمباری
به خدا تو قدر دل را و مرا نمی شناسی
گهری گرانبها را چو خَزَف فکندی از کف
چه کنم تو را که طفلی و بها نمی شناسی
به نگه شناختم من، که تو بیوفا حبیبی
تو صفای مهربانان ز صدا نمی شناسی
غم عشق و دردمندی ز نگاه بی زبانم
به سزا شناس جانا، به سزا نمی شناسی
نکنم سفر به شهری که در او صفا نباشد
تو ولی سفر پرستی و صفا نمی شناسی
مهدی اخوان ثالث
۹۵/۰۳/۲۴