هم‌قافیه با باران

تو مرغ عشقی و درجانم آشیانه گرفتی

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۶ ب.ظ

تومرغ عشقی و درجانم آشیانه گرفتی

هزارگلشن دل را به یک بهانه گرفتی



مرا دلیست که هرگز به دلبری نسپردم

درین خرابه ندانم چگونه خانه گرفتی



من آن کبوتر پروازی ام که رام نبودم

مرا به دام کشیدی به آب و دانه گرفتی



به برق خشم براندی به نازچشم بخواندی

ببین کبوتر دل را چه دلبرانه گرفتی



جوانه ها به دلم از نسیم عشق تو سرزد

شدی چوآتش و درنطفه ای جوانه گرفتی



بهای ناز تو جان بود اگر دریغ نکردم

درین معامله هم بارها بهانه گرفتی



چگونه نام وفا می بری که از ره یاری

به یادمن ننشستی سراغ من نگرفتی



هزارمرغ غزلخوان به نام عشق تو پرزد

میان ان همه بال مرا نشانه گرفتی



چو بلبلان بهاری ترانه خوان تو بودم

به صد بهانه ز من لذت ترانه گرفتی



بیا بیاکه پس ازشِکوِه ها هنوز هم ای یار

تو مرغ عشقی و در جانم آشیانه گرفتی


مهدی سهیلی

۹۳/۱۱/۲۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران