نگاهم می کنی اما تماشایت تماشا نیست
شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۴۵ ب.ظ
نگاهم می کنی اما تماشایت تماشا نیست
که از چشمان تو حتی کمی هم عشق پیدا نیست
نمیدانم چرا دلشوره داری اشک می ریزی
اگر چه پیش من هستی دلت انگار این جا نیست
اگر از دیده ام خون هم ببارد خیره خواهم ماند
مرا از عشقبازی با دو چشمت هیچ پروا نیست
تو صاحب اختیاری، می روی یا این که می مانی؟
بیا و جان من پیشم بمان ، رفتن پشیمانی ست
بدان با رفتنت بی شک بیابانگرد خواهم شد
چو لیلا نیست مجنون را پناهی غیر صحرا نیست
سید محمد تولیت
۹۵/۱۰/۱۱