هم‌قافیه با باران

نگاه می‌کنم از هر طرف سوار تویی

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۲۸ ق.ظ

نگاه می‌کنم از هر طرف سوار تویی
نشسته یک تنه بر صدرِ روزگار تویی

هزار لحظه گذشت و هزار لحظه دلم
به سینه سر زد و ... دیوانه را قرار تویی

تو را ندارم و دلتنگم و ... دلم قرص است
که انتهای خوشِ صبر و انتظار تویی

خزان اگرچه شکسته ست شاخه هامان را
بیا پرستو جان، مژده ی بهار تویی

بخوان به نام گل سرخ، عاشقانه بخوان
بخوان که سایه و سیمین و شهریار تویی

به رغمِ ابر سیه جامه روشنایی هست
که آفتابِ بلندِ طلایه دار تویی

به اعتبارِ تو امید تازه خواهد شد
در این زمانه ی بی مایه اعتبار تویی

اگرچه بخت به من پشت کرده باکی نیست
"مرا هزار امید است و هر هزار تویی"

جویا معروفی

۹۵/۱۲/۱۳
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران