هم‌قافیه با باران

هان ای طبیب عاشقان, دستی فروکش بر برم

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ

هان ای طبیب عاشقان, دستی فروکش بر برم
تا بخت و رخت و تخت خود, بر عرش و کرسی بر برم

بر گردن و بر دست من, بربند آن زنجیر را
افسون مخوان ز افسون تو, هر روز دیوانه ترم

خواهم که بدهم گنج زر, تا آن گواه دل بود
گر چه گواهی می‌دهد, رخسارهٔ همچون زرم

ور تو گواهان مرا, رد می کنی ای پرجفا
ای قاضی شیرین قضا, باری فروخوان محضرم

بی‌لطف و دلداری تو, یا رب چه می لرزد دلم
در شوق خاک پای تو, یا رب چه می گردد سرم

پیشم نشین پیشم نشان, ای جان جان جان جان
پر کن دلم گر کشتی ام, بیخم ببر گر لنگرم

گه در طواف آتشم, گه در شکاف آتشم
باد آهن دل سرخ رو, از دمگه آهنگرم

هر روز نو جامی دهد, تسکین و آرامی دهد
هر روز پیغامی دهد, این عشق چون پیغامبرم

در سایه‌ات تا آمدم, چون آفتابم بر فلک
تا عشق را بنده شدم, خاقان و سلطان سنجرم

ای عشق آخر چند من, وصف تو گویم بی‌دهن
گه بلبلم گه گلبنم, گه خضرم و گه اخضرم

مولانا

۹۵/۰۳/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران