هرقدر که من دلهره دارم تو صبوری
يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۷ ب.ظ
هرقدر که من دلهره دارم تو صبوری
من ماهی آزادم و تو تنگ بلوری
مانند صدا آن طرف گوشی تلفن
معلومی و پنهانی، نزدیکی و دوری
آه ای خزر ریخته بر گونه ی دنیا!
اشکی، که به لب های زمین تلخی و شوری
بر شیشه ی تنهایی من ریزش باران
چون خوردن انگشت اشاره است به گوری
مغرور به هرگز نرسیدن به تو ام، ماه!
وقتی که تو را داشته باشم چه غروری؟!
آرش فرزام صفت
۹۴/۰۹/۲۲